۱۳۹۳ اسفند ۱۹, سه‌شنبه

My Interview with Mehri Jafari on the Occasion of the ‪International Woemn‬'s Day


یکشنبه 08 مارس 2015 نرگس توسلیان

خشونت آنلاین امر خصوصی نیست، درباره اش حرف بزنیم


اعمال خشونت در فضای آنلاین دیگر پدیده ای بیگانه نیست. بسیاری از افراد فعال در فضای مجازی به ویژه زنان، بارها در معرض این نوع خشونت قرار گرفته اند. اغلب مخفی اش کرده اند و هر گاه هم عیان شده، متهم و محکوم شده اند که چرا امر خصوصی را عمومی کرده اند، بی آنکه کسی درباره اصل موضوع یعنی خشونت جاری داوری کند. با مهری جعفری، حقوقدان و فعال حقوق زنان و اقلیت های جنسی در این باره گفت و گو کرده ام.

- در سال های اخیر، خشونت آنلاین علیه زنان به یک بحث جدی تبدیل شده است. از منظر حقوقی این نوع خشونت چگونه ارزیابی می شود؟

اعمال خشونت در یک ارتباط مجازی تفاوت بنیادینی با تجربه آن در یک ارتباط حضوری و یا با استفاده از یک وسیله ارتباطی دیگر مانند تلفن و یا ارسال نامه ندارد. چیزی که فضای آنلاین را متفاوت می سازد امکانات متنوعی است که در اختیار کاربر قرارمی دهد و به واسطه همین امکانات متنوع، ابعاد جدیدی به آزار و خشونت های رایج اضافه می شود. مثلا بسیاری از ما تجربه مزاحمت های تلفنی را به یاد داریم. تلفن در خانه های مردم پدیده جدیدی بود که همزمان با آمدن آن بعد جدیدی به ابعاد خشونت های روحی و جنسی به ویژه علیه زن ها اضافه شد و بعد دیدیم که سیستم های حقوقی مختلف بالاخره توانستند ابعاد آن را شناساسایی کنند. مثلا مشخص شد که طرف می توانست زنگ بزند و سکوت کند یا آنسوی خط فوت کند و یا سوت بزند. در نظام حقوقی انگلستان پس از شکایت یک زن تحت خشونت، زنگ زدن و سکوت فرد مزاحم پشت خط تلفن در حد تهدید به آزار جسمی تلقی شد که مجازات سنگینی نیز دارد.

- ولی به نظر می رسد الان کار دشوارتر شده، مخفی بودن فردی که اعمال خشونت می کند باعث شده امکان پیگیری هم کاهش یابد...

بله، و این امکان البته آن قدر ارزان است و دسترسی به آن مستمر، که فرد خشونت ورزمی تواند حتی بخشی از زندگی فرد مصدوم را در اختیار خود بگیرد و تجاوزکارانه باقی مانده و قصد خارج شدن هم نداشته باشد. می تواند با فرستادن یک پیام کوتاه جنسی یا یک عکس آسیب روحی و روانی ماندگاری به جا بگذارد و یا در یک گفت و گوی به ظاهر دوستانه کلمه های سخیف سکسیستی و یا راسیستی به زبان آورده و طرف مقابل خود را برای مدت های طولانی دچار تنش روحی کند.

- با این حال، در مورد این نوع از خشونت ها کمتر صحبت شده، هم از طرف قربانیان این نوع خشونت و چه از طرف اجتماع و رسانه ها. چه عواملی سبب می شود که در مورد مساله ای چنین فراگیر کمتر صحبت شود؟

این مساله در کشورهای غربی مدت هاست مورد توجه عمومی قرار گرفته و سازمان های حمایتی زیادی تشکیل شده تا علاوه بر آموزش جمعی، به مصدومان این نوع از خشونت ها به ویژه نوجوانان کمک کنند. در این میان رسانه ها و سیستم آموزشی نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. موسسات تحقیقاتی به طور مستمر گزارش و آمارهای خود از میزان خشونت آنلاین منتشر می کنند که البته در آن جنسیت و سن افراد فاکتورهای اصلی هستند. اما در ایران برنامه ریزی های آموزشی، علمی و پژوهشی برای مقابله با خشونت های اجتماعی به طور عام و خشونت آنلاین به طور خاص نداریم. رسانه های رسمی خود حتی با نهادینه کردن فرهنگ مردسالاری و بالاتر از آن پدرسالاری در جامعه در ترویج خشونت علیه زنان سهیم هستند. رسانه های فارسی زبان خارج از کشور و شبکه های اجتماعی نیز هنوز نتوانسته اند خود را با روند امروزی در شناسایی مساله خشونت علیه زن ها، خشونت های نهادینه شده و پنهان در لایه های زبان و رفتار همراه کنند. هنوز در ایران این مساله فراگیر همانند مساله خشونت خانگی، به عنوان یک امر عمومی و پدیده اجتماعی شناسایی نشده و درنتیجه در اغلب موارد زن ها همه این خشونت ها را جدا از یکدیگر می بینند و این موارد را شخصی و اتفاقی تلقی می کنند. در چنین شرایطی این احساس نیز از طرف جامعه القا می شود که خود مصدوم می تواند به جای دریافت حمایت اجتماعی مورد قضاوت اجتماعی قرار بگیرد، جامعه ای که البته خود در نهادینه شدن چنین مکانیسم های خشونت ورزانه ای سهم اصلی را داشته است.

- اگر بخواهیم بر اساس تجربه های جهانی، راهکارهایی تعریف کنیم که منجر به کاهش این نوع خشونت شود، راه حلی در دسترس داریم؟

تا زمانی که ابعاد این خشونت ها و نوع، شکل و حجم آنها به شکل عمومی به بحث گذاشته نشود، هیچ امنیت سخت افزاری نمی تواند کمک موثری به مصدومین خشونت آنلاین بکند که اکنون خود باید به تنهایی با چنین پدیده فراگیر عمومی دست و پنجه نرم می کنند. البته زمان لازم است تا چاره اندیشی های آموزشی و حقوقی موثر برای آن درنظر گرفته شود. در انگلستان با این که قانون خاصی در خصوص مزاحمت و آزار و اذیت وجود داشت، دو سال پیش قانون بسیار دقیق تری برای آزار و مزاحمت های جنسی به تصویب رسید که مزاحمت های آنلاین را نیز شامل می شد. در ایران مساله اصلی این است که ابتدا باید ابعاد این خشونت شناخته شود و این پدیده را از امری خصوصی و شخصی به عرصه جامعه کشانده، امری عمومی تلقی کرده و مورد توجه عمومی قرار دهیم. برای رسیدن به این منظور نیاز به آشکارسازی امر خصوصی خواهیم داشت تا فرد خاطی خود را نه در برابر یک فرد آسیب پذیر بلکه در برابر کل جامعه ببیند و مجبور به پاسخگویی باشد. به ویژه آن جا که مصدوم به دلیل شرایط فردی خود از قبیل سن پایین، داشتن معلولیت و تفاوت جنسی و یا داشتن تجربه خشونت جنسی در موقعیت آسیب پذیرتری قرار دارد. در چنین مواردی همه اعضای جامعه می باید مانند یک بدن یکپارچه عمل کنند و به دفاع و مقابله برخیزند. برای رسیدن به این هدف نیاز به رودررویی با پدیده پنهان سازی و پدیده انکار خواهیم داشت. من فکر می کنم مساله کاملا ذهنی آبرو که بر تمام مسایل عینی زن ها سایه افکنده، بزرگترین سد راه ما در شناسایی ابعاد این خشونت خواهد بود. ما از میزان و عمق آسیبی که به زن ها در فعالیت های انلاین آنها وارد می شود، اطلاع آماری نداریم اما می توانیم با در میان گذاشتن تجربیاتمان و آشکارسازی هرآن چه بر ما می رود نسبت به شناسایی ابعاد این خشونت ها کمک کنیم. در چنین فرایندی ترس از قضاوت دیگران موجب می شود مصدوم قادر به بازگویی و آشکارسازی آزارهای جنسی که بر او وارد شده نباشد، می بینیم که این روند در لایه هایی پنهان و مخوف باقی می ماند.



- شما از بحث آبرو سخن گفتید. تجربه ای داشتید در مواجهه با قربانیان این نوع خشونت؟

بله، من با زنانی از جامعه اقلیت های جنسی مصاحبه کردم که تجربه های بسیار تلخی را از تهدیدها و آزارهای روحی و جنسی در فضای آنلاین به یاد می آوردند اما فکر می کردند همه آنها نتیجه اشتباه خودشان بوده و فکر نمی کردند که طرف همانند یک شکارچی در کمین بسیاری نظیر آنها نشسته و بسیاری دیگر را هم مورد آزار قرار داده است. اما علاوه بر خشونت های رایج در فضای مجازی، بحث آزار آنلاین کودکان به ویژه دختران نیز ابعادی خوف آور دارد که فارغ از مرزهای جغرافیایی کودکان سراسر جهان را دربرمی گیرد. در این رابطه اخیرا قانونی بسیار سخت گیرانه در انگلستان و برخی دیگر از کشورهای غربی به تصویب رسیده که نگهداری عکس های پورن کودکان و ارتباط آنلاین جنسی با کودکان را از جرایم سنگین تلقی می کند و پلیس با ساختن یک کودک صوری که حاصل تصویرسازی کامپیوتری است، به شکار چنین افرادی می پردازد. این مساله هم هنوز در ایران شناسایی نشده و هیچ اطلاعات آماری هم نداریم. ما فعلا نیازمند این هستیم که درباره این خشونت ها حرف بزنیم، همه افراد و رسانه ها، باید این بحث عمومی شود و گفت و گوهای گسترده ای درباره اش صورت گیرد. این مقدمه کارهایی است که باید بشود.


http://iranwire.com/features/7222/


هیچ نظری موجود نیست: